●
تو که صبحها نیستی! نه اینجایی، نه تو باغی و نه هیچ جای دیگه، پس خواهشا شبها هم کاری به من نداشته باش، به خصوص توی این شبهای ماه رمضون، که وقتی از کابوست شبها از خواب می پرم و از هق هق گریه ام خواهر مهربون تنها پیشنهادی از سر لطف بهم میکنه، که بلند شم ویه لیوان آب بخورم! واقعا نمی تونم پاسخ مثبت بدم!! این بازی ها رو بذار واسه بعد، تا هم بتونم گلویی تازه کنم و هم خواهری شاید مهربون تر شد و پیشنهاد شو خودش عملی کرد!
|
4:48 PM ... me