| ||
Mmehr.blogspot.com | ||
....:مورد علاقه :.... لحظه ....: آرشيو :....
![]() ![]() |
Friday, November 23, 2007 ● بیا شبها باز روی بشقاب گلی هامون نقش و نگار بکشیم و بدیم، خاله ام ببره تبریز بذاره تو کوره. نگاهش می کنم و می گم: نه! سرشو می ندازه پایین و می گه: تقصیر خودمه، من هولت دادم و حالا به جایی رسیدی که با منم غریبی می کنی!
نه، گفتن های من و نذار به حساب غریبه شدنت، دنبال مقصرم نگرد. مقصر منم، که باز کم اوردم، جا زدم و بهوونه می گیرم! مقصر منم که باز منتظر یه تائیدم برای ادامه راه! مقصر منم که باز فرار و بر قرار ترجیح دادم، مثل تمام وقتهایی که دلم لرزیده و محکم با دو تا دستام نگه اش داشتم واسه خودم. مقصر منم که روی آدمها زیاد حساب می کنم، آدمهایی که حتی فرصتی برای شنیدنت ندارن، چه براسه حساب کردنت! اینبار هیچ کس متهم نیست جز خودِ خودم و می تونم خودم رو هم ببخشم... | 12:26 AM ... M |