Friday, January 23, 2009





دوست دارم، فردا که از خواب بلند می شم، همه جا سفید باشه، پُرِپُرِ برف. اونوقت شال و کلاه کنم و بزنم بیرون. دوست دارم قبل از اینکه در رو ببندم، ازم بپرسی، مونا! چتر و دستکش برداشتی؟ بپا، سُر نخوری! نمی خوای باهات بیام؟
دوست دارم فکر کنم، تو نگرانی، نگرانِ من. می دونم سه ساله که برف ندیدی، اما قول بده که دنبالم نیای، نمی خوام فردا به پشت سرم نگاه کنم، نمی خوام باز منتظر تو بمونم، بذار زیر این چتر تنها باشم!

|


.........................................................................................